غزل تک ستاره زندگی ما

نامه بابایی به دختر نازنازی

1390/9/27 1:41
نویسنده : مامانی
1,199 بازدید
اشتراک گذاری

غزلی همیشه با بابایی بازی میکنه حالا هم که چند وقته رفته مدرسه امیدوار بودم که منو ول کنه ولی انگار اونجا سیر نمی شه تا خونه میام می افته به جونم .جدیداً من و اون یک بازی کشف کردیم بازی اینجوری که غزلی دستشو می گیره جلوی دهنش و کِل عروسی میکشه بعد به من میگه دیدی چه جوری بود منم میگم آره بعد میگه خوب تو هم همین کارو انجام بده منم این کارو انجام میدم میگه آره اینجوری بود .

الهی قربون ملوس گلم برم که مثل بابا بازی کشف میکنه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)