شب یلدا
امروز غزلی من در مدرسه برای شب یلدا جشن داشت اخه قربونش برم سال اولش است که مدرسه میره (پیش دبستانی)بر اشون کرسی با سماور ذغالی و خوراکی های شب یلدا (البته دست نزن جیزه)غزلی با دوستاش یک عکس گروهی گرفتندبعد رفتند کلاس هندوانه خوردند بعد خانمشان (ابراهیمی)ب...
عکس های جدید دخملی
نامه بابایی به دختر نازنازی
غزلی همیشه با بابایی بازی میکنه حالا هم که چند وقته رفته مدرسه امیدوار بودم که منو ول کنه ولی انگار اونجا سیر نمی شه تا خونه میام می افته به جونم .جدیداً من و اون یک بازی کشف کردیم بازی اینجوری که غزلی دستشو می گیره جلوی دهنش و کِل عروسی میکشه بعد به من میگه دیدی چه جوری بود منم میگم آره بعد میگه خوب تو هم همین کارو انجام بده منم این کارو انجام میدم میگه آره اینجوری بود . الهی قربون ملوس گلم برم که مثل بابا بازی کشف میکنه . ...
تولد پرنسس زیبای من
امروز روز تولد غزل زندگی من است . گل زیبای مامان و بابا تولدت مبارک .هیچ گاه اولین روز در آغوش گرفتنت را فراموش نمی کنم وهمین طور نگاه چشمانت را در نخستین شیر خوردنت که چه حس زیبایی بود. غزلکم دوستت دارم وامروز 6سال ازآن روز میگذرد و بابا مهران ومامان فاطمه خدا را شکر می کنند به خاطر فرشته ای چون تو.عاشق چشمهای قشنگت هستم وهر وقت خوابی انقدر چشمانت را نگاه می کنم که تا خوابم ببرد.گلم میبوسمت ...